از آنجا که مؤلفههای چابکی در سازمانهای گوناگون با هم متفاوت است، این مقاله درپی آن است که ابتدا، به شناسایی مؤلفههای چابکی سازمانی به عنوان رهیافتی نوآورانه در مدیریت دانشگاهها بپردازد و سپس میزان کاربست این مؤلفهها در دانشگاهها را مورد مداقه قرار دهد. در این پژوه چکیده کامل
از آنجا که مؤلفههای چابکی در سازمانهای گوناگون با هم متفاوت است، این مقاله درپی آن است که ابتدا، به شناسایی مؤلفههای چابکی سازمانی به عنوان رهیافتی نوآورانه در مدیریت دانشگاهها بپردازد و سپس میزان کاربست این مؤلفهها در دانشگاهها را مورد مداقه قرار دهد. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در حقیقت، این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. گروه نمونه در بخش کیفی 25 نفر بوده که به شکل هدفمند انتخاب شده است. جامعه آماری بخش کمی شامل 1583 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی استان فارس بوده که از میان آن، یک نمونه 310 نفری به روش نمونه گیری طبقهای نسبتی انتخاب گردیده است. به منظور جمع آوری دادههای کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ 981/0 برآورد گردیده است. یافتههای کیفی حاکی از آن است که مؤلفههای چابکی سازمانی در دانشگاهها عبارت است از: محرکهای چابکی، قابلیتهای چابکی، تسهیل کنندههای چابکی، موانع چابکی، پیامدهای چابکی. همچنین یافتههای کمی نشان میدهد که میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد کاربست تمام مؤلفهها در وضعیت موجود از میانگین کمتر بوده و در تمام مؤلفهها دارای تفاوت معنادار است.
پرونده مقاله
چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائه پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق بقای خود را در محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی تضمین کنند. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدد است تا شاخصهای اصلی چابکی را در سازمان توسعه برق ایران مورد مطالعه قرار ده چکیده کامل
چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائه پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق بقای خود را در محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی تضمین کنند. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدد است تا شاخصهای اصلی چابکی را در سازمان توسعه برق ایران مورد مطالعه قرار دهد. در ابتدا با استناد به ادبیات موضوعی، چهار معیار اصلی «اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات»، «روابط همکارانه»، «اغنای مشتریان» و «غالب آمدن بر تغییر» انتخاب شدند. پس از طراحی پرسشنامه و تعیین روایی محتوا با نظر متخصصان دانشگاهی، دادههای تحقیق از طریق نظر خواهی از خبرگان سازمان توسعه برق ایران جمعآوری گردید. سپس به منظور تعیین پایایی، سازگاری ماتریس مقایسات زوجی با روش گوس مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره فازی اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که، مهمترین معیار در انتخاب واحد سازمانی چابکتر «روابط همکارانه» با درجه اهمّیت (301/0) است. این در حالی است که در سازمان توسعه برق ایران، روابط همکارانه در رتبه سوم قرار گرفته است. لازم به ذکر است که، معیارهای اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات با درجه اهمیت (277/0)، غالب آمدن بر تغییر با درجه اهمیت (238/0) و اغنای مشتریان با درجه اهمیت (184/0) مهمترین معیارهای بعدی در انتخاب واحد سازمانی چابکتر محسوب میشوند. نتایج حاکی از آن است که، سازمان توسعه برق ایران به منظور حداقلسازی شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب چابکی سازمانی میبایست تمرکز بیشتری بر اولویت شاخصهای موثر بر چابکی سازمانی داشته باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر میانجی چابکی سازمانی در ارتباط بین مدیریت دانش با نوآوری و مزیت رقابتی در سازمانهای ورزشی بود. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان فعال در هیئتهای ورزشی استان اصفهان بود که حجم چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر میانجی چابکی سازمانی در ارتباط بین مدیریت دانش با نوآوری و مزیت رقابتی در سازمانهای ورزشی بود. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان فعال در هیئتهای ورزشی استان اصفهان بود که حجم نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر اساس تعداد 16 متغیر پنهان، 320 نفر تعیین و از طریق نمونهگیری در دسترس و هدفمند گزینش شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد نوآوری حمیدی زاده و همکاران (1393)؛ مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999)؛ مزیت رقابتی حسینی (1391)؛ و چابکی سازمانی یارمحمدیان و همکاران (1390)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی برازش مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزارهای اس.پی.اس.اس و پی.ال.اس استفاده شد. نتایج یافتهها نشان داد که متغیر مدیریت دانش بر نوآوری، مزیت رقابتی و چابکی اثر معنیداری دارد. همچنین اثر متغیر چابکی بر نوآوری معنیداری نبود، اما بر مزیت رقابتی اثر معنیداری داشت. در نهایت نتایج آزمون سوبل نشان داد که متغیر مدیریت دانش بر نوآوری و مزیت رقابتی با میانجیگری چابکی سازمانی اثر معنیداری دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مدیران سازمانهای ورزشی با بازطراحی مدلهای سنتی به تغییرات فراوانی در چشمانداز استراتژیک سازمانی و کاری بپردازند؛ زیرا رویکردها و راهحلهای گذشته دیگر قابلیت و توانایی خود برای رویارویی با چالشهای سازمانی و محیط بیرونی را از دست دادهاند، از اینرو باید رویکردها و دیدگاههای جدیدی جایگزین شوند. به این ترتیب، چابکی یکی از راههای پاسخگویی به این عوامل تغییر و تحول سازمانی است.
پرونده مقاله
یادگیریمداری در توسعه محصول جدید ضرورتی اجتناب ناپذیر است. با این حال، مطالعات اندکی مبنی بر چگونگی تأثیر یادگیریمداری بر عملکرد محصول جدید از طریق متغیرهای میانجی بالقوه انجام شده است. لذا هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی قابلیت دوسو توان و چابکی سازمانی در ارتباط چکیده کامل
یادگیریمداری در توسعه محصول جدید ضرورتی اجتناب ناپذیر است. با این حال، مطالعات اندکی مبنی بر چگونگی تأثیر یادگیریمداری بر عملکرد محصول جدید از طریق متغیرهای میانجی بالقوه انجام شده است. لذا هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی قابلیت دوسو توان و چابکی سازمانی در ارتباط بین یادگیریمداری و عملکرد محصول جدید است. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است که به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و بالاخص مدیران واحد تحقیق و توسعه شرکتهای دانش بنیان واقع در استان کرمان میباشد که 180 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه استاندارد میباشد. برای تحلیل دادهها نیز از روشهای آمار توصیفی، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتهها نشان میدهد که یادگیریمداری به طور مثبت با قابلیت دوسو توان و چابکی سازمانی در ارتباط است. قابلیت دوسو توان و چابکی سازمانی نیز، به نوبه خود، به طور مثبت با عملکرد محصول جدید در ارتباط میباشند. در نهایت با توجه به عدم تأیید رابطه مستقیم بین یادگیریمداری و عملکرد محصول جدید، نتایج حاکی از تأیید نقش میانجی کامل قابلیتهای دوسو توانی و چابکی سازمانی در این ارتباط است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختاری نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی با عملکرد سازمانی در بین واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب کشور می باشد. روش پزوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب (آذربایجانغربی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختاری نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی با عملکرد سازمانی در بین واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب کشور می باشد. روش پزوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب (آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی، اردبیل و کردستان) میباشند که در مجموع 320 نفر بودند. حجم نمونه تحقیق 206 نفر بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد عملکرد سازمانی، چابکی سازمانی، هوش سازمانی و تعهد سازمانی استفاده شد. روایی محتوایی ابزار توسط متخصصان امر تایید و روایی مطلوبی برای آنها گزارش شد. همچنین از تحلیل عاملی تاییدی برای روایی سازه ابزارها استفاده شد. ضرایب پایایی برای پرسشنامه های تعهد سازمانی، هوش سازمانی، چابکی سازمانی، عملکرد سازمانی به ترتیب 79/0، 89/0، 87/0، 84/0، گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیکهای آمار توصیفی شامل نمودار ستونی، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل رگرسیون چندگانه و مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شده است. نتایج و یافتههای تحقیق نشان داد هوش سازمانی، چابکی سازمانی و تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند. همچنین هوش سازمانی و چابکی سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر غیر مستقیم دارند. در نتیجه مدیران واحدهای جهاد دانشگاهی باید بیش از پیش بر استقرار و پیاده سازی هوش سازمانی و چابکی سازمانی جهت افزایش تعهد سازمانی و در نهایت ارتقای عملکرد سازمانی اهتمام ورزند.
پرونده مقاله